در شرایطی که آمار طلاق در یک تا دو سال اول ازدواج رو به افزایش است، کارشناسان دلایلی همچون نبود آموزش مهارتهای ارتباطی، نابرابری در رشد آگاهی عاطفی و جنسی میان زوجین، تأثیرات رسانههای مجازی و فشارهای اقتصادی را از مهمترین عوامل فروپاشی سریع زندگی مشترک میدانند؛ موضوعی که نیازمند بازنگری جدی در نظام تربیتی و فرهنگی جامعه است.
به گزارش مجله خبری تپور؛ فاطمه احمدپور روانشناس و کارشناس ارشد حوزه خانواده در یادداشتی نوشت: در سالهای اخیر، شاهد افزایش نگرانکننده طلاق در سالهای ابتدایی زندگی مشترک در کشور هستیم؛ پدیدهای که دلایل آن را نمیتوان تنها در سطح روابط شخصی جستوجو کرد. بلکه این معضل، ریشه در ساختار خانواده، نظام آموزشی، تربیت هیجانی، ناآگاهی نسبت به سواد رسانهای و نگاه نادرست به روابط عاطفی و جنسی دارد.
در بسیاری از موارد، خانوادههای سنتی با دیدگاههای بسته و گاه ناکارآمد، فرزندان خود را بدون آموزش کافی روانه زندگی مشترک میکنند. جوانانی که هیجانات کنترلنشده و برداشتهای سطحی از رابطه را با عشق و ازدواج اشتباه میگیرند، در مواجهه با واقعیتهای زندگی زناشویی، دچار چالش میشوند.
از سوی دیگر، رسانهها با ایجاد تصاویری آرمانی و غیرواقعی از روابط، الگوهایی را ارائه میدهند که فاصله زیادی با واقعیت زندگی دارند. نبود سواد رسانهای کافی، بهویژه در میان زنان، موجب میشود تا مقایسههای ناعادلانه با چهرههای مجازی و زندگیهای نمایشی، نارضایتیهای عمیقتری را رقم بزند. اینجاست که زنان به درک ناکافی از ارتباط عاطفی و جنسی در زندگی واقعی پی میبرند و نخستین گام بهسوی جدایی برداشته میشود.
بُعد اقتصادی نیز در این میان نقشی تعیینکننده دارد. مردان پس از ازدواج، با ورود به دنیای مسئولیتهای اقتصادی، با واقعیتهای جدیدی روبهرو میشوند که فرصتی برای سرگرمیهای مجازی و آگاهیهای سطحی باقی نمیگذارد. در بسیاری از موارد، این فشار موجب رشد فردی و اقتصادی مردان میشود، اما در مقابل، زنان که زمان بیشتری برای درگیری ذهنی با مسائل رابطه دارند، به آگاهیهای بیشتری در حوزههای عاطفی و جنسی دست مییابند؛ و همینعدم توازن، زمینهساز تعارضات زناشویی میشود.
در نهایت، یکی از دلایل مهمتر افزایش طلاق، نبود آموزش مهارتهای ارتباطی و کلامی در میان زوجین است. بسیاری از افراد نمیدانند چگونه خواستههای خود را بهدرستی بیان کنند یا چگونه به گفتوگو و درک متقابل برسند. وقتی زنان مطالبات عاطفی و جنسی خود را مطرح میکنند اما با پاسخ مناسبی روبهرو نمیشوند، شکاف میان آنها و همسرانشان عمیقتر میشود.
نکته قابلتأمل آن است که با ورود فرزند به زندگی مشترک، بسیاری از زوجین صبورتر میشوند و طلاق کمتر رخ میدهد. شاید دلیل این موضوع، ایجاد حس مسئولیت مشترک و تمرکز بر اصل زندگی باشد. با این حال، ایکاش پیش از رسیدن به نقطه بحرانی، آموزش و خودآگاهی جایگزین تجربههای تلخ شود. چراکه طلاق، حاصل ناآگاهی نیست، بلکه نتیجه آگاهیهای ناقص و نادرست است.
در نهایت، باید پذیرفت که ازدواج تنها یک پیوند احساسی نیست، بلکه قراردادی دوسویه است که نیازمند آگاهی، مسئولیتپذیری، مهارتهای ارتباطی و بلوغ عاطفی از سوی هر دو طرف است. و اگر توازن این مؤلفهها از بین برود، اولین کسی که آسیب میبیند، خود طرفین رابطه خواهند بود.
انتهای خبر/۱۳۰۴
تمام حقوق برای مجله خبری تپور محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.