شاید زیاد عجیب نباشد که در روزهای بده بستان انتخاباتی، دیگر لیدر بین‌الستادین‌، تکلیف شخصی خود را با وقار! تمام تکلیف شرعی بداند؛ اما جدای از همه این‌ها دم مهندس گرم!

در حیرتم از کسانی که این «پهلوان پنبه‌هایی» که بارها در مجلس شوی انتخاباتی راه انداخته را سال‌ها آزموده‌اند و همچنان بر پراکندگی خود اصرار داشته و در عین حال برایم سینه‌چاکی عده‌ای داعیه‌دار مردمی

ما خیلی ساده‌ایم که باور کنیم مجلس برای کسی که کل عالم می‌دانند برای استمرار بهارستانی ماندن، سال‌هاست که کوچینگ مویرگی انتخاباتی در کل شهرها و روستاها و ادارات تشکیل داده، مجلس برایش جذابیت ندارد!

ظاهرا مشارکت را گره زده‌اند به کسانی که بانیان بی‌تدبیری و ناامیدی در کشور هستند و نجات را گره زده‌اند به ذوب شدگان و محو شدگان در هم، که هر دو گروه، گیلان را به

آیا دست جبار روزگار، این چنین همه را در خدمت مهندس قرار داده است یا مهندسی اینچنین همه را طوری خاک کرده که گویی رشت و خمام در سیطره فرمانروایی مطلق پیرمرد ساکت خندانی است

مسیر پرپیچ و خم رسیدن بر مسند فرمانداری رشت شرایط را به گونه‌ای رقم زده که بخشداران و معاونان فرمانداری در رشت که اتفاقاً دارای تجارب وزارت کشوری بیشتری از خود فرماندار رشت هستند، یک

شاید برخی از نقدهای مدیریتی ناشی از انتخبا‌های اشتباه، مدیران اشتباهی در انتخاب‌ها، نتیجه گیری کنند که در خانه اگر کس است یک حرف بس است چون نیست پس «وا بَدَن»؛ اما دوست دارم نتیجه