باید هزینه وعدههای بیاساس و بدون پشتوانه برخی مسؤولان اجرایی درون و برون استانی، آنقدر سنگین شود تا هیچ مسؤولی در هیچ سطحی اجازه به بازی گرفتن هیجانات و نجابت مردم گیلان را به خود ندهد.
به گزارش مجله خبری تپور؛ ابراهیم افشاری در یادداشتی نوشت: تند شدن شیب انتصابات در حوزه اجرایی گیلان و زمزمههای مدیریتی مناصب در انتظار، ناخودآگاه اذهان انسان را به سمت کارهای نکرده و وعدههای محقق نشده مسؤولان ماضی میندازد و متأسفانه آنقدر کار زمین مانده در استان در طی سالها متمادی انباشت شده که مصادیق آن به کرار موجود باشد.
وعدههای توخالی یا همان وعدههای بیاساس، یکی از اقدامات مشمئزکنندهای است که برخی از رجال در برخورد با مشکلات و مطالبات مردمی در پیش میگیرند.
ریشه وعدههای بیاساس این رجال اغلب در تمایل آنها به کسب یا بقا بر مسند قدرت و یا محبوبیت در میان مردم است که برای تحقق آن قولهایی میدهند که توانایی انجام آن را نداشته یا بعضاً در کنترل آنها نیست،
علاوه بر این، برخی مسؤولان بدون درک کامل شمولیت موضوع یا اشرافیت در باب منابع مورد نیاز برای تحقق وعدهها، این رویه را در قالبهای مختلف هیجانی تکرار میکنند.
در برخی موارد، مقامات سیاسی ممکن است تحت تأثیر گروههای ذینفع خاص یا اهداکنندگانی قرار بگیرند که برنامههای خود را دارند.
آسیب وعدههای بی اساس به مردم میتواند چشمگیر و بعضاً طولانی مدت باشد؛ بطوریکه وقتی مقامات سیاسی وعدههایی میدهند که توانایی عمل به آن را ندارند، اعتماد عمومی به نظام سیاسی حاکم را از بین برده و مشروعیت اجرایی دولت را تضعیف میکند و همچنین در طرف دیگر میتواند منجر به ناامیدی در بین مردم شود که این ناامیدی بسته به مسائل اولویتدار مردم، شدت و ضعف دارد.
از نظر نحوه برخورد با این افراد، چند رویکرد بالقوه وجود دارد. مثلاً اینکه نهادهای ناظر به صورت بدوی و پیش از مردم، مقامات سیاسی را در قبال وعدههایشان پاسخگو بداند. این میتواند شامل بررسی واقعیت اظهارات آنها و پاسخگویی آنها در صورت دادن وعدههایی باشد که بر اساس واقعیت نیستند یا تحقق آنها غیرممکن است.
رویکرد دیگر این است که جنس مطالبهگری مردم عمقی باشد نه طولی تا با جلوگیری از فرسایشی شدن رنگ مفید بودن به خود بگیرد نه دل خوشکنک؛ با آگاه ماندن مردم و پاسخگو نگه داشتن مقامات سیاسی، شهروندان میتوانند اطمینان حاصل کنند که وعدهها اقعی هستند و سیاستمداران نیز مسئول وعدههایشان.
در این بین در کنار نقش مهم دستگاههای نظارتی، از نقش رساهها در تبینن درست مطالبات مردم و واکاوی وعدهها و هزینهزا کردن وعدههای بیاساس برای مسؤولان نقش بیبدیلی دارند که باید مطالبهگری رسانهای فارغ از کنشهای فعالان فضای مجازی یا برخی مطالبهگریهای دم دستی باشد و فضا به سمتی نرود که مدیران قدرت ریسکپذیریشان به پایینترین حد ممکنه برسد.
جمیع این اقدامات باید به شیوه درست و عبرتآموز رقم خورده تا هیچ مسؤولی در هیچ سطحی به خود اجازه ندهد که سهواً یا عمداً وعدهای دهد که توانایی تحقق آن وعده را نداشته و در عین حال از ظرفیت زیرمجموعه خود نیز آگاهی نداشته باشد.
امیرالمؤمنین (علیهالسّلام) در نامهای به رِفاعه که قاضی منصوب ایشان در اهواز بود، اینگونه هشدار میدهد: «این ریاست و مدیریّتى که در اختیار من و شماست، یک امانت است؛ «فَمَن جَعَلَها خِیانَه»؛ هرکس این را به خیانت تبدیل کند و به هوى و هوس آلوده نماید و در خدمت مطامع شخصى و وسیلهى اجراى مقاصد غیر الهى و غیر عادلانهى خود قرار دهد، «لَعَنَهُ اللهُ اِلى یَومِ القِیامَه»؛ تا روز قیامت لعنت خدا بر او خواهد بود.» اگر انسان به عواقب اخروی مدیریت توجه داشته باشد، دیگر دنبال آن نمیرود، «اگر ماها عقل داشته باشیم، باید دنبال ریاست ندویم؛ واقعاً اینجوری است. باید دنبال ریاست نرویم؛ ریاست این تبعات را دارد.»
انتهای خبر/۱۳۰۱
تمام حقوق برای مجله خبری تپور محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.