در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه پدر مقتول بهعنوان اولیایدم درخواست قصاص کرد.
پس از آن نماینده شرکت آبفا به جایگاه رفت و ضمن اشاره به اهمیت مخزن آب رباطکریم و ارتباط مستقیم آن با جان شهروندان برای سارقان جنایتکار خواستار اشد مجازات شد.
وقتی شهرام به جایگاه رفت، گفت: ما سارق هستیم و آن روز هم هدفمان سرقت لولههای آب بود. بعد از ورود به شرکت، من و شاهین لولهها را جمع میکردیم که صدای شلیک گلوله را شنیدیم.
قصدی برای کشتن نگهبان نداشتیم اما متوجه شدیم شاهرخ به نگهبان شلیک کرده است.
قاضی از متهم پرسید: در بازجوییها اعتراف کرده بودی پس از ورود به ساختمان با نگهبان مواجه شدیم و چون او حاضر به همکاری نشد و مقاومت کرد به ناچار او را با گلوله زدیم و کلیدها را برداشتیم و سرقت کردیم.
اظهارات خودت را که قبول داری؟
شهرام جواب داد: نه. من دخالتی در قتل نداشتم. شاهرخ به قتل اعتراف کرده و مشخص شده است که من و شاهین نقشی در قتل حمید نداشتیم.
پس از آن شاهین به جایگاه رفت و اظهارات شهرام را تأیید کرد و گفت: اسلحه مال من بود اما نمیدانستم شاهرخ آن را با خودش به محل سرقت آورده است.
قاضی پرسید: تو هم در بازجوییها اعتراف کرده بودی که چند روز پیش از جنایت در اطراف شرکت باغی اجاره کرده بودید تا شرکت را زیر نظر بگیرید.
شاهین گفت: بله، اما اصلاً متوجه حضور نگهبان نشده بودیم و نمیدانستیم شبها هم نگهبان دارد.
سپس شاهرخ به جایگاه رفت و گفت: من نگهبان را با تیر زدم، اما قصد نداشتم او را بکشم. فقط یک تیر شلیک کردم و در آن چند دقیقهای که سرقت میکردیم او زنده بود و فکر میکردم زنده میماند.
با پایان دفاعیات متهمان، قضات وارد شور شدند و شاهرخ را به خاطر قتل به قصاص، به جرم سرقت به ۲۰ سال حبس و به خاطر نگهداری سلاح و مهمات به ۱۰ سال حبس محکوم کردند.
شاهین نیز به جرم سرقت به ۲۰ سال حبس و به خاطر نگهداری از سلاح و مهمات جنگی به ۱۰ سال حبس محکوم شد. همچنین قضات دادگاه شهرام را به خاطر مشارکت در سرقت مسلحانه به ۲۰ سال حبس محکوم کردند.