به گزارش مجله خبری تپور؛ یکی از مدلهای رسانههای بیگانه تغییر پارادایم در روشها با تاکید بر بهره گیری از فنون و دانش شناختی در تبدیل موضوعات و مسائل به بحران و بحران ها و مصائب است؛ که این دگردیسی بعد از رویدادهای سال ۹۶ و ۹۸ توسط رسانههای بیگانه در دستور کار قرار گرفت.
بررسیها نشان میدهدکه رفتار دولت های متخاصم در مقابله با انقلاب اسلامی و مردم، تاکید بر ایجاد گسلهای اجتماعی شده با تبعات ضد امنیتی و ضد ساختاری است؛ از این رو ارتقاء نرم افزاری تکنیکها با تاکید بر حوزه شناختی، تاکتیکها به همراه اقدامات رسانهای و راهبردها مخصوصا در بحران سازیهای نقطهای قابل سرایت باید در دستور کار رسانههای داخلی قرار بگیرد.
به همین منظور برنامه امواج شبهه رادیو گفت و گو که به رفتارشناسی رسانههای بیگانه در موضوعات مختلف می پردازد در قسمت صدوبیست و ششم از این مجموعه برنامه با عنوان «زمانی برای رقص و سوختن دشمن در میانه آتش» با حضور صاحب نظران، دکتر علیرضا داودی (کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی)، دکتر مرتضی محمدیان (کارشناس مسائل سیاسی و رسانه) و علی اکبر غلامی مدیر بخش فارس پلاس خبرگزاری فارس و دکتر محمودرضا کبیری (کارشناس رسانه) به چگونگی مهندسی جریانات معاند، معارض و مخالف به بهانهای به نام مهسا امینی با تأکید بر قدرت پردازش، اشراف بر اقدامات میدانی و مهمتر از همه تأکید بر تغییر مدلها دررابطهبا عملیات شناختی برای ایجاد اختلال در ذهن مردم و کنشگران سیاسی – اجتماعی در ایران بپردازد.
فوت مهسا امینی برنامهریزیشده بود؟/ خبرهای بد برای مسیح علینژاد
علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی از پروژهای برنامهریزیشده و منعکسشده در رسانههای معاند پیرامونِ فوت مهسا امینی و موضوعات حاشیهای خبر داد و تأکید کرد دراینبین مسیح علینژاد به وضعیتی مشابه روحالله زم نزدیک میشود.
داودی با اشاره به پروژه فشار از بیرون و اغتشاش در درون برای چانه زنی در داخل گفت: در ابتدای شروع بحث خانم امینی، ایران اینترنشنال و سپس گزارشگر من و تو وارد عمل شد؛ بعد رادیو فردا و سپس بیبیسی فارسی.
دراینبین اینترنشنال در پیوست رفتار مسیح علینژاد و گزارشگر من و تو در پیوست تحرکات فرزاد فرحزاد اوج گرفت و به همین دلیل این دو نفر باهم پیوند میخورند چون محصول عملیات رسانههای بیگانه هستند. درحالیکه صادق صبا زاییده بخش فکری-اجرایی است و به حوزه برونمرزی و اجرایی کاری ندارد ولی علینژاد و فرحزاد بخش عملیاتی را پیش میبرند.
وی افزود: افراد حوزه عملیاتی کسانی هستند که توسط سرویسهای اطلاعاتی پشتیبانی شده و از وزارت خارجه دشمن پول میگیرند و توسط سیستمهای برونمرزی دست به اقدامات رسانهای میزنند؛ لا حجم پشتیبانی که از نیما زم در آمدنیوز صورت میگرفت، یک صد هزارمِ پشتیبانی از علینژاد است.
اما نکته مهم اینجاست که بعد از فوت خانم امینی به مخاطب القا کردند که مسئله مرحومه اصلاً داخلی نیست و به همین دلیل حضور در کف خیابان هم مسئلهای صد در صد بینالمللی است و در قدم اول این مسئله را به یک فراورده در عرصه جهانی تبدیل کردند و از حافظههای تاریخیِ ضعیف هم استفاده نمودند.
داودی با اشاره به تقسیمکار کلیه رسانههای معاند ادامه داد: همزمان سه رسانه بینالملل تأکید کردند که مسئله ورای حجاب است و این نکته در کنار موضعگیری سران کومله قرار میگیرد و هر دو را رسانههای فارسیزبان با فاصله زمانی پخش کردند که مخاطب نتواند معنایی دراینبین استخراج کند و زمان را هم محاسبه کرده بودند.
در این میان کدام بخش از ماجرای خانم مهسا امینی به بحث برجام ارتباط دارد؟! اینها میخواهند فشار از بیرون و اغتشاش در درون را برای چانه زنی در داخل پیادهسازی کنند و باوجود اینکه دشمن در این راستا بسیار پرکار است، در برخی جاها احمق هستند چون این فکتها را خودشان انتشار دادند.
این کارشناس حوزه رسانه معتقد است هر چیزی که با جماعت هنرمند و بازیگر پیوند میخورد، از سطح عقلانیت خارج میشود. مجری اینترنشنال نیز به سراغ بازیگری ترک رفت ولی سؤال اینجاست این بازیگران در دوران کودتای ترکیه کجا بودند تا صحبت کنند؟!
داودی خاطرنشان کرد: در سیستم تصمیمگیری غرب، تمام پشتیبانی از یک نفر صورت گرفت و روی یک فرد به نام مسیح علینژاد سرمایهگذاری کرد ولی از عملکرد او ناراضی بودند چون ابر و باد و مه و خورشید و فلک را به کار گرفتند تا در ایران اتفاقی بیفتد ولی صورت نگرفت و اراذلواوباش نیز دو سه ساعت در کف خیابان بهصورت اداری کار میکردند و ما گزارههای دقیقی از شروع نارضایتی غرب از عملکرد علینژاد داریم که به یاد شروع دورانِ نارضایتی از نیما زم میافتیم و احتمال اینکه سیستم تصمیمگیری غرب تاریخ انقضای مسیح علینژاد را خاتمه یافته میپندارد، وجود دارد هرچند این آدم نمیخواهد این واقعیت را باور کند ولی در آینده نهچندان دور اتفاقی را از سوی خود امریکاییها شاهد خواهیم بود.
مسؤولان دولتی چه خطای راهبردی مرتکب شدند؟
مرتضی محمدیان کارشناس مسایل سیاسی در بخشی دیگری از این گفتگو، با بررسی هماهنگی ضد انقلاب در موضوع مهسا امینی و احتمال اینکه این خانم، قربانی پروژه ضد انقلاب شده است، به نکاتی درباره سن معترضین و اهداف آشوبگران و همچنین خطای راهبردی مسوولان بلندپایه اشاره کرد.
محمدیان گفت: من در صحبتهای خود، وارد میدان و کف میدان میشوم، اتفاق این بود که همانطور که معاون حزب معاند دموکرات کردستان ایران بیان کرد، همه اینها یک طراحی بود و تأکید میکند که اینها زمان این زمانبندیهای مشخصی داشت برای اجرا؛ بنابراین میتوان و میشود فرض کرد که پروژه مرحوم امینی بخشی از پازل یک طراحی بزرگتر بود که بایستی اتفاق میافتاد.
اتفاقاً برخی از بستگان ایشان که عضویت دارند در چنین احزابی (احزاب ضدانقلاب) خود نشان میدهد ممکن است این مرحومه اتفاقاً قربانی شده باشد و یکی از عناصر محدود و کوچک پروژههایی باشد که اینها معمولاً به کار میگیرند و حتی نزدیکان خود را قربانی میکنند، آنچنانکه در ماجرای آقا سلطان در سال ۸۸ رخ داد.
وی افزود: به نظر میرسد دو الگوی تکرارشونده در این اغتشاشات اخیر به کار گرفته شد هم مدل سال ۷۸ و هم ۹۸، یعنی ترکیبی از این دو مدل، جایی که تضعیف نیروی انتظامی یا فرماندهی انتظامی کشور در دستور کار قرار میگیرد، از یک حزب بیخاصیت مثل حزب ندای ایرانیان یا دیگر احزاب اصلاحطلب، درخواست استعفای مقامات ارشد و رسمی کشور را بیان میکنند همان پروژه که در سال ۷۸ با تضعیف وزارت اطلاعات و نیروی انتظامی و بعد حمله به وزیر کشور در دانشگاه تهران رخ داد، دقیقاً همان مدل را در سال هزار ۱۴۰۱ به کار میگیرند و تلاش میکنند با ترکیب آن با دانشگاهها بتوانند بخشی از جامعه را همراه کنند.
بهعنوانمثال شما در شعارهای معترضین در دانشگاه تهران میبینید که وقتی با بیاعتنایی طبقه اساتید مواجه میشوند معترضینی که بسیاری از آنان، ورودی ۱۴۰۱ و ۱۴۰۰ هستند – مشاهدات عینی ما نشان داد از دورههای تحصیلات تکمیلی افرادی را بین اینها ندیدیم – یعنی دانشجویانی که در سنین پایین هستند در حال فحاشی به اساتید دانشگاه هستند که چرا شما در این قصه سکوت کردید، البته اساتید دانشگاه هم صحنه را میبینند و تحلیل درستی هم از ماجرا دارند و میدانند که دانشجویان جوان در چه طراحی پیچیدهای گرفتار شدند، بنابراین تلاش کردند دانشگاه را هم وارد کف میدان کنند.
کارشناس مسایل سیاسی در ادامه میگوید: در دو سه شب گذشته دیدیم که در صحنه عملیات لیدرهای اغتشاش سعی کردند بهمانند سال ۹۸، قدری از خیابان انقلاب و بالاتر از آن را به محدودههای جنوب شهر سرایت بدهند، یعنی بتوانند دهکهای پایینتر اقتصادی جامعه را هم با خود همراه کنند که تقریباً در همراه کردن نخبگان سیاسی، فرهنگی، علمی و همچنین در همراه کردن طبقات اقتصادی پایین که از آنها هم بتوانند بهعنوان سپر انسانی استفاده بکنند، ناموفق بودند.
واقعاً برای خانم مسیح علینژاد با صد هزار دلار حقوق هیچ اهمیتی ندارد که چه اتفاقی سر طبقه فرودست ما میآید بنابراین یک ترکیبی از دو الگو به کار گرفته شد و بعدازآن هم شاهد بودیم که آشوبگران با اسم رمز مهسا امینی، برای اینکه بتوانند به نهاد، ارگانهای دولتی و حاکمیتی ما هم حمله کنند، متمرکز شدند در بلوار کشاورز، میدان ولیعصر و خیابانهای اطراف؛ اینها در آرزوی تصرف یکنهاد دولتی بودند، یعنی برای اینها بسیار مطلوبیت دارد که بتوانند یک سازمان تصرف کنند و این جوکر نماهایی که میخواهند ادای عدالتطلبی را دربیاورند، خیلی دوست داشتند که این اتفاق در تهران بیفتد.
مهمان برنامه امواج شبهه گفت: آن چیزی که ما فکر میکنیم این است که دشمن اولاً عجله کرد و ثانیاً ناپخته عمل کرد و البته ظرفیتی بیش از اینها هم ندارد و نداشت، یعنی شما احتمالاً در بررسیهای آینده بیشتر با این موضوع آشنا میشوید که بدنه اغتشاش آدمهای اصلی و نفراتی که خشونت افسارگسیخته دارند، همان آدمهای سال ۹۸ هستند، حتی میتوانند همان آدمهای ۹۶ باشند، البته یک جذبی از طبقه نوجوان ما داشتند.
محمدیان در ادامه افزود: وقتی افرادی که در آشوب حضور دارند را رصد میکنیم، نوجوانهایی هستند که نمیتوانند حتی اسم بعضی از مسئولین نظام را هم در خاطر داشته باشند و فقط به دلیل هیجانات کاذب سنین نوجوانی، وارد فضا شدهاند؛ بنابراین ما با یک ایدئولوژی مواجه نیستیم، با یک تفکر و با یک نارضایتی عمیق هم مواجه نیستیم، بخشی هیجان نوجوانی و جوانی است و بخشی هم همان بدنه سابقی است که چون نظام با نهایت رأفت اسلامی با او برخورد کرده است، این اعتمادبهنفس را پیداکرده که من مجدد میتوانم جمهوری اسلامی را تست کنم.
محمدیان درباره اشتباه راهبردی مسئولان در وسط آشوب و اغتشاش میگوید: اشتباه استراتژیک ما جایی است که برخی از مسئولین نظام در زمان اعتراض و آشوب، صحبت از اصلاح ساختارها در درون نظام کنند، این یعنی دادن است اعتمادبهنفس به بدنه اغتشاش و آمادهسازی برای اغتشاشهای آینده، یعنی آشوبگر میفهمد که شما از او ترسیدهای و ذیل آشوب، دستور به اصلاح فوری دادهاید، لذا آشوبگر به نتیجه میرسد که هنوز برای پیشروی فرصت دارد و اگر کوتاه نیاید، مسئولین ۱۰ قدم عقبنشینی میکنند.
صحبت از تغییر ساختار در جایی که بازدهی لازم ندارد، هیچ ایرادی ندارد و جمهوری اسلامی با حضور نخبگان و کارشناسان میتواند تغییراتی را ایجاد کند، این نشان از پویایی و زندهبودن نظام است، ولی اینکه در بحبوحه اغتشاش، درزمانی که نیروهای انتظامی، یگان ویژه، بسیج، سپاه و نیروهای امنیتی درگیر هستند، صحبت از اصلاح فوری میکنید، این نشاندهنده آن است که فضای آشوب و اغتشاش را درک نکردید و دوم اینکه به لیدر و برنامهریز آشوب اعتمادبهنفس دادید که با پیش روی میتواند از شما امتیازات بیشتری بگیرید، لذا چه کسی تضمین میکند که در قدم بعدی چه درخواستهایی از شما خواهند داشت و چه مطالباتی را مطرح میکنند؟ اگر مطالبات به اصلاح ایدئولوژی برود و مشخصاً به ساختارهای انباشت، هژمونی، مقبولیت و مشروعیت شما حمله کند و به دنبال اضلاع چهارگانه شما باشد، چه میخواهید بکنید؟
رسانهایها نترسیدند، وسط بازها میانداری کردند
در قسمت دیگری از گفتگو، علی اکبر غلامی مدیر بخش فارس پلاس خبرگزاری فارس، به مسئله نقش خواص و مسوولانی که در بزنگاهها، با مواضع میانه به بحرانیتر شدن فضا کمک می کنند اشاره کرد.
غلامی با تاکید بر اینکه فعالان رسانهای نترسیدند بلکه راه را گم کردند گفت: عملکرد برخی مسئولین نشان داد که وسط بازها میانداری میکنند.
علی اکبر غلامی گفت: من برخلاف برخی کارشناسان که فکر میکنند رسانههای کشور در این روزهای حساس ترسیدند و در میدان عمل مؤثر نبودند، معتقدم رسانهها نترسیدند بلکه راه را گم کردند.
وی با اشاره به اینکه وقتی متوجه نشدیم کجا ایستادیم و تحت تأثیر هیجان و بدون هدف پیش میرویم، افزود: تصور میشد کسانی که در بزنگاهها و در خط مقدم از اصل انقلاب حمایت میکنند و موضوعات واقعی کف میدان را تبیین میکنند، متاسفانه دچار مسائل احساسی شدند و همین بجا عمل نکردن آرپیچی زنها و تک تیراندازهای ما در عرصه رسانه باعث شد سیلی که تصور نمیکردیم از هجمه دشمن در ذهن مخاطب، معترض و منتقد بشیند
غلامی با تاکید به صحبتهای یکی از مهمانان مبنی براینکه برخی از مسئولان و نخبگان اشتباهی راهبردی را مرتکب شدند، با اشاره به آیه ۱۲۰ سوره بقره بیان کرد: همانطور که قرآن میفرماید یهود آن زمان و صهیونیست فعلی از شما رضایت پیدا نمیکنند تا بالاخره در همه موضوعات از آنها تبعیت کنید.
وی ضمن تأکید بر اینکه وقتی آشوبی به وجود میآید فرصتی برای تبیین نیست گفت: ما در جمهوری اسلامی متاسفانه با پدیدهای به نام وسط بازها روبرو هستیم.
مدیر گروه فارس پلاس خبرگزاری فارس افزود: وسط بازها با نگاهی به آینده اجتماعی خود و اینکه نمیخواهند از فضای غالب احساسی و عاطفی در فضای شبکههای اجتماعی جدا شوند، موضعگیریهایی میکنند که اتفاقاً در جهت پیشرفت آشوب است.
وی با بیان مصداق وسط بازهای رسانهای تاکید کرد: اخیراً وزیری از دولت که ادعای کار رسانهای و ادعای اجتهاد در حوزه رسانه دارد نکاتی را مطرح میکند که باید گره موضوعی خاص را برطرف کنید، در همین جا باید بپرسیم که اگرهدف شمابازکردن گره یک انتقاد اجتماعی و اعتراض اجتماعی است چرا ابتدای ماجرا ورود نکردید؟ چرا صبرکردید فضا از مبهمی در بیاید بعدنظر خود را مطرح کردید؟ چرا ابتدای ماجرا که همه چیز مبهم بود و جمهوری اسلامی نیاز داشت که عمارها وارد صحنه شوند و تبیین کنند چون جمهوری اسلامی به حق است انقلاب اسلامی به حق است ورود نکردید؟
غلامی ادامه داد: آقای وزیر محترم که خود شما سالهای زیادی در رسانه بودید و در صدا و سیما فعالیت داشتید می دانید وقتی که اینترنشنال، بی بی سی وسط، حزب کوموله، سلطنت طلبها و … وسط میآیند یعنی با تمام ظرفیت هاشون به میدان آمدند، شرایط احساسی نیست.
مدیر گروه فارس پلاس خبرگزاری فارس تصریح کرد: زمانی که حق و باطل کاملاً مشخص است، وقتی کف خیابان شاهرگ میزنند، مسجد آتش میزنند و چادر از سر زنهای ما میکشند اینها معترض و منتقد و یا مردم عادی نیستند، مردم عادی همان کسانی هستند که میگوید من بی حجاب هستم اما اهل آدمکشی نیستم و صف خود را از اغتشاش گران جدا میکند، دقیقاً همین زمان وزیر محترم در بزنگاه نبرد حق و باطل مطرح میکند، جمهوری اسلامی اگر از یک موضوعی عقب نشینی کند به این مضمون نیست که در دومینوی سقوط قرار گرفته است.
وی خاطرنشان کرد: وزیر محترم، با این پیام، یک قدم که نه چندین قدم به عناصر دشمن اجازه میدهید که جلو بیایند لذا ما باید تکلیفمان را در جمهوری اسلامی با وسط بازها مشخص کنیم که همینها به ما ضربه میزنند.
علیاکبر غلامی در ویژهبرنامه «امواج شبهه» رادیو گفتوگو، نیروهای فراجا (نیروی انتظامی) را مظلوم دانست و درعینحال بیان کرد: اگر مسئولان فراجا در همان ابتدای ماجرا یک عذرخواهی میکردند شاید شرایط متفاوت بود؛ زیرا اتفاق فوت مرحومه مهسا امینی در آن سازمان رخداده است و این بدان معنا نیست آنها مقصر هستند ولی می توانستند همان ابتدا با یک عذرخواهی و قول برای پیگیری موضوع، بحث روانی جامعه را مدیریت کنند، شاید اگر این کار انجام میشد، افرادی مانند مسعود بارزانی فرصت پیدا نمیکردند تسلیت بگویند و یارگیری کنند.
وی به انتقاد از عدالت خواهان پرداخت و آنها را متهم به پنجه کشی علیه نظام کرد و گفت: آنها یک شبههای را برای افکار عمومی مطرح میکنند به این شکل که اگر جمهوری اسلامی اجازه برگزاری اعتراض مجوزدار را صادر میکرد کار به اینجا نمیرسید.
مدیر بخش فارس پلاس خبرگزاری فارس در پاسخ به این شبهه اظهار کرد: اگر به سال ۱۳۸۸ بازگردیم متوجه میشویم حتی صدور مجوز برای راهپیمایی نیز مانع آشوبها نمیشد؛ واقعیت این است که همهجانبه علیه کشور دشمنی میشود و آنها منتظر یک فرصت و روزنه برای ایجاد اغتشاش و آشوب هستند. بدون تردید مهسا امینی یک بهانه است که به دست اغتشاشگران رسیده است تا خیابانها را به آشوب بکشاند.
وی یادآور شد: سال ۱۳۸۸ بهزعم جریان اصلاحطلب چند میلیون نفر در ۲۵ خرداد سال ۱۳۸۸ بهصورت غیرقانونی و بدون مجوز وارد خیابان شدند و اعتراض سکوت داشتند. شاهد بودیم بعد از آن اعتراض سکوت، باز هم شاهد اغتشاش و آشوب خیابانی و همچنین هشت ماه آشوب برای کشور بودیم.
غلامی در مصاحبه با رادیو گفتوگو با تأکید بر اینکه نیاز به نگاه نو و تجدیدنظر به اعتراض و انتقاد داریم، گفت: باید از نظر جامعهشناسی و سیاسی فکر شود که چه مدلی را میتوانیم برای اعتراض داشته باشیم.
مدیر بخش فارس پلاس خبرگزاری فارس اشاره کرد: همانند سال ۱۳۸۸ دوستان نخبه سیاسی، اعم از وزیر، نماینده مجلس و فعالین سیاسی انقلابی نمره مردودی گرفتند؛ زیرا در جایی که باید از اصل نهادهای حاکمیت دفاع کنند، حضور ندارند. در واقع افراد سیاسی سعی داشتند در این چند روز در وسط قرار بگیرند تا نه سیخ و نه کباب بسوزد و هیچ هزینهای ندهند؛ بنابراین در چنین شرایطی رهبر انقلاب میفرمایند «أین عمار؟»
وی افزود: مردم به نخبگان سیاسی، مسئولین و نمایندگان نگاه میکردند و در چنین شرایطی از این افراد دارای تریبون و جایگاه اجتماعی انتظار این است که در رساتای جهاد تبیین، به وظیفه خود عمل کنند.
برداشت غلط جامعه ناشی از فضای غبارآلود رسانههای داخلی بود
کارشناس حوزه رسانه با اشاره ضمنی به این که رسانههای داخلی در جریان فوت مهسا امینی دچار خطای محاسباتی شدند، تأکید کرد این اشتباه منجر به انعکاس اخبار و اطلاعات اشتباه و غبارآلود شدن فضا و برداشتِ غلط در کف خیابان میشود.
محمودرضا کبیری یگانه با حضور در استودیوی پخش زنده برنامه امواج شبهه در خصوص روند تغییر جهت از رسانه به میدان و از میدان به رسانه در قضیه فوت مهسا امینی و اغتشاشات اخیر گفت: ما از گفتمان فضای روز رسانههای دنیا عقب هستیم و این نقد را باید بر عملکرد رسانههای داخلی وارد بدانیم.
وی افزود: رسانه برآمده از قدرت نرم است که در عملیات پیچیده روانی امروز حتی اگر یکقدم از رسانه عقب بمانیم، زمان بازی را از دست میدهیم.
کبیری یگانه معتقد است جمهوری اسلامی در فضای دیکتاتوری رسانهای و حصر رسانهای داخلی زندگی میکند و کار دشمن نیز در این راستا اختلال آفرینی بین نظامنامه رسانهای داخلی و وضعیتِ تاکتیکی میدان است که ما را دچار اشتباهات محاسباتی جدی میکند و این اتفاق عملاً در چند روز گذشته اتفاق افتاده است.
در این ماجرا نام مهسا امینی بر اتفاقات سوار شد و وظیفه اصحاب رسانه، تشخیص درست این فضاست و در غیر این صورت دچار خطای محاسباتی میشویم که به جامعه هدف، اخبار و اطلاعاتی اشتباه منتج میگردد و منجر به غبارآلود شدن فضا و برداشتِ غلط در کف خیابان میشود.
برنامه «امواج شبهه» که گفتگوی تخصصی پیرامون ماهیتشناسی و رفتارشناسی رسانههای معاند فارسیزبان است و به بررسی چگونگی آفند و پدافند رسانه ای می پردازد، روزهای یکشنبه و سهشنبه ساعت ۱۶ به مدت ۶۰ دقیقه از آنتن این شبکه به نشانی موج افام ردیف ۱۰۳,۵ مگاهرتز پخش می شود.
کارشناسان در این قسمت از برنامه با عنوان زمانی برای رقص و سوختن دشمن در میانه آتش راهبردها و تاکتیک های دشمنان در پروژه ای به نام مرحومه مهسا امینی را مورد بررسی قرار دادند.
گفتنی است دکترعلیرضا داودی سردبیری، سیده فاطمه شعار نویسندگی وتهیه کنندگی و شیماقلی هماهنگی برنامه را برعهده دارند؛ همچنین مصطفی صادقی به عنوان کارشناس مجری و فاطمه عبدالوند و احمد یوسفی به عنوان آیتم ساز در این برنامه حضور داشتند.
انتهای پیام/۱۳۰۱
تمام حقوق برای مجله خبری تپور محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.