آخرین نفسهای صنایع دستی لاهیجان/ دانشبنیانها مانع فراموشی «بامبوبافی» میشوند؟
به گزارش مجله خبری تپــــور از لاهیجان، خاطره احمدی نژاد؛ صنایعدستی ایران جلوهای از هنر و فرهنگ و تمدن ساکنان این مرزوبوم است.
ماهیت خاص صنایعدستی ناشی از ویژگیهای متمایز آنهاست که علاوه بر سودمند بودن، زیباییشناختی، خلاقیت، پیوند فرهنگی، سنت و حتی مذهب و عقاید یک جامعه را به نمایش میگذارد.
ویژگی مهم صنایعدستی این است که این آثار نه تنها فرصتهای شغلی جهت درآمدزایی بسیاری از افراد را فراهم میآورد، بلکه کلیدی ضروری برای درک و انتقال میراث فرهنگی، اجتماعی و مذهبی در یک منطقه است و از همین رو امروزه با سرمایهگذاری و بهکارگیری ایدههای نوین و دانشبنیان میتوان علاوه بر انتقال هویت و تمدن اقوام گوناگون ایران، تحول عظیمی در اشتغالزایی و رفع موانع اقتصادی ایجاد کرد.
یکی از این هنرهای خاص که علیرغم تلاشهای بسیار هنرمندان طی دهههای گذشته رو به فراموشی است تولید صنایعدستی بر پایه بامبو است.
باوجود قابلدسترس بودن چوب و گیاه بامبو در شمال ایران، میتوان گفت هنوز بخش عمده تولید و آموزش صنایع بامبویی محدود به یک منطقه است.
روستای لیالستان از توابع شهرستان لاهیجان در استان گیلان روزگاری قطب تولید انبوه صنایعدستی بامبویی بود، بهطوریکه بامبوبافی تا دهه ٧٠ منبع درآمدی مهم در زندگی اغلب روستاییان محسوب میشد.
لیالستان روستایی خوش آبوهوا و دارای جاذبههای طبیعی زیبا در شرق گیلان است و در حد فاصل لاهیجان به لنگرود قرار دارد که شغل اصلی مردم این منطقه همانند اغلب مردم گیلان کشاورزی و کشت برنج و چای بود، اما طبق مستندات و روایات متعدد با ورود استاد ولتری بامبو باف از چین که اهالی هنردوست این منطقه این هنر را از او آموختند، رفتهرفته بامبوبافی به شغل مهم مردم این منطقه تبدیل شد.
گفته میشود گیاه بامبو همراه تخم چای و گیاهانی دیگر توسط کاشف السلطنه حدود یک قرن پیش به ایران و گیلان آمد.
به گفته پیشکسوتان هنر بامبوبافی؛ در ابتدا قرار بود لولههای بلند و مقاوم بامبو، به پرچین و حصاری جهت حراست از باغات چای تبدیل شود اما توسط دستانی هنرمند به صنایعدستی زیبایی مبدل به حرفهای مهم برای امرارمعاش خانوادهها شد.
بامبوبافان لولههای بامبو را به نوارهای باریکی که تاروپود یک اثر هنری زیبا بود مبدل کرده و روانه بازار فروش میکردند.
در دهههای اخیر که اساتید و هنرمندانی به تعداد انگشتان دست مشغول بامبو بافی هستند و نبض ضعیف این هنر خاص را شاهد هستیم، باهمت و تلاش هنردوستان و یاری مسؤولان، خانه صنایعدستی در روستای لیالستان که قطب مهم تولید صنایعدستی بامبویی بود؛ دایر شد تا هنرجویان جوان تولید این صنایعدستی را از اساتید بامبوباف آموخته و صنعت بامبوبافی جانی دوباره گیرد.
یکی از پیشکسوتان بامبوبافی که اهالی هنر به او لقب پدر بامبوبافی ایران دادهاند استاد مرحوم غلامرضا میرفلاح نصیری لیالستانی بود.
بامبو بافی هنر و صنعتی چینی است که استاد نصیری از بهار ۱۳۳۷ بامبوبافی را از خانوادهای چینی که به لاهیجان آمده بودند آموخت و اساتید و شاگردان زیادی را در این زمینه پرورش داد.
مرحوم نصیری باذوق و هنر خود بهسرعت بامبوبافی را در روستای خود و حتی مناطق اطراف توسعه داد و با تلاش و پشتکار او بسیاری از روستاییان، نیهای خیزران روییده در باغات خود را با نقش و هنر درآمیختند و به صنایعدستی زیبایی تبدیل کردند.
استاد مرحوم مجید فلاح اصل نیز یکی دیگر از پیشکسوتان بامبوباف و معلم بازنشسته اهل روستای لیالستان بود که در ابتدا بامبوبافی را از همسر خودآموخته بود.
او نیز شاگردان زیادی در زمینه بامبو بافی پرورش داد و تلاشهای ماندگاری در زمینه ترویج این هنر در کارنامه هنری خود باقی گذاشت.
استاد فلاح اصل که با هنر خاص خود نوارهای باریک بامبو را به محصولات تزئینی و کاربردی تبدیل میکرد همهروزه مسیر شرق به غرب استان گیلان را طی میکرد تا خود را به موزه خانه روستایی معروف گیلان برساند و آنجا گردشگران و علاقهمندان را با این هنر رو به فراموشی آشنا کند.
هادی فلاح یکی از فعالین بامبوبافی میگوید: «امروز با توجه به ذوق و خلاقیت جوانان تنوع زیادی در بامبوبافی ایجادشده که نشان میدهد هنوز هم میتوان به پیشرفت در حوزه صنایعدستی بامبویی امیدوار بود اما با توجه به اینکه جوانان امروز نمیتوانند صرفاً به جنبه هنری این صنعت نگاه کنند و بخش اقتصادی کار نیز برایشان از اهمیت بالایی برخوردار بوده، این حوزه نیازمند توجه و سرمایهگذاری بیشتر از سوی مسؤولان است.»
او میگوید که همه بافندگان شرایط انتقال صنایعدستی خود به بازار فروش و جذب مشتری را ندارند و این ضعف بزرگ در این زمینه بهشدت احساس میشود، البته در سالهای اخیر که فضای مجازی بهطور آسانتر و گستردهتر در اختیار هنرمندان بود، ارائه و فروش محصولات را برای بافندگان تسهیل کرد که در این حوزه هنوز نیازمند تقویت در زمینه بازاریابی و فروش است که در این راستا انتظار حمایت بیشتر از مسؤولان میراث فرهنگی را داریم.
حمیدرضا فلاح، یکی دیگر از بامبوبافان فعال میگوید تبدیل لولههای بامبو به نوارهای باریک سختترین مرحله است که هنوز هم خیلی از بافندگان با ابزارهای دستی نظیر داس این مرحله را انجام میدهند که اغلب دستهای آنان دچار آسیب میشود و اگر دستگاه مخصوص این کار تهیه و عرضه شود هم کار بافندگی و هم آموزش با سرعت و سهولت بیشتری انجام میگیرد.
او همچنین یکی از مؤثرترین راههای ترویج و رونق این هنر را پرداخت تسهیلات به فعالین در این صنعت میداند و میگوید ایجاد مراکز فروش مستقیم محصولات بامبو و اختصاص غرفههایی برای فروش این محصولات به مردم و گردشگران در پایتخت بامبوبافی کشور موجب رونق بیشتر این صنعت میشود.
این هنرمند بامبوباف که در منزل به کمک همسرش به بامبوبافی مشغول است به ظرفیت بالای این هنر اشاره میکند و معتقد است اگر بامبوبافی موردحمایت بیشتری قرار گیرد و بتواند تسهیلات کافی در این زمینه دریافت کند میتواند جوانان بسیاری را با شرایط مناسبی مشغول به کار کند.
او از مسؤولان میخواهد تا نگاه ویژهای به این هنر خاص که میراث به یادگار مانده از ذوق و تلاش گذشتگان است داشته باشند.
این هنرمند همچنین گلهمندی خود را از مسؤولان درباره اینکه هیچ تابلو و نمادی از بامبو و بامبوبافی در ورودی روستای لیالستان نصب نشده ابراز میکند و میگوید: «حداقل انتظار ما از مسؤولان بهویژه مسؤولان محلی پیگیری این موضوع بود که در ورودی این روستا که از سالهای دور اساتید و شاگردانی چیرهدست در این زمینه را در خود جای داد که تا امروز سعی در زنده نگهداشتن این هنر داشتند، این است که این هنر بهخوبی به دیگران بهویژه گردشگران معرفی شود و نمادی از این هنر در ورودی این روستا مشاهده شود تا علاقهمندان بتوانند بدون واسطه و مستقیماً از هنرمندان محصولاتشان را خریداری کنند.»
رقیه سعادت یکی از فعالین بامبوبافی در خانه صنایعدستی استان که در دانشگاه این هنر را به هنرجویان آموزش میدهد به اهمیت دانشبنیان کردن صنایعدستی بهویژه بامبو بافی اشارهکرده و معتقد است که با توجه به تنوع و ظرفیتهایی که در صنایع بامبویی وجود دارد میتوان شرایطی را فراهم آورد که این هنر از چرخه کاشت تا بافت و تکنیکهای اولیه تولید صنایعدستی و مراحل اولیه آشنا کنیم.
این بانوی گیلانی هنرمند میگوید: «به دلیل اینکه هنرجویان پیشزمینه و آشنایی اولیه با این هنر را نداشته و همچنین فرصت کافی برای یادگیری کامل وجود ندارد، نهایتاً بهصورت مختصر و محدود میتوان هنرجویان را با این هنر و صنعت آشنا کرد اما اگر این آشنایی از مدارس و سنین پایینتر صورت بگیرد رفتهرفته هنرجویان این مهارت را بهطور کامل میآموزند و میتوانند به این هنر بهعنوان یک شغل با درآمد مناسب بنگرند».
این استاد بامبوبافی به مزایای دانشبنیان کردن هنر و صنایعدستی استان اشاره میکند و میگوید: «از آنجایی که دانشبنیان بودن یک صنعت مستلزم این است که علم و دانش و فنآوری به روز در کنار علمِ بازار داشته باشد، اگر در این زمینه به کشورهایی مثل ژاپن و چین بنگریم، مشاهده میکنیم با نگاه به روز و نوین که به صنایعدستی بهویژه صنایع بامبویی دارند از مرحله پرورش این گیاه تا بهکارگیری دستگاههای به روز برای تبدیل آسانتر و سریعتر یک گیاه ساده به صنایع تزئینی و کاربردی زیبا و منحصربهفرد و حتی مهارت فروش و بازاریابی را بهطورجدی در دانشگاهها آموزش میدهند.»
سعادت معتقد است صنایعدستی و هنریِ دانشبنیان مستلزم این است که دانش و فناوری کافی در اختیار داشته باشد تا وقتی سلایق و نیازها تغییر کرد، بتواند متناسب با نیازهای جدید مشتریان، محصولاتی منطبق با خواستههای به روز آنان تولید کند.
صنایعدستی ما هم اگر دانشبنیان نشوند، بدون حمایت دولت محکوم به فراموشی و نابودی خواهند بود که امیدواریم با یاری دولت و مسؤولان در آینده شاهد پیشرفت و ماندگاری صنایعدستی ارزشمندمان که نمادی از فرهنگ و هنر و تمدن ما هستند باشیم.
هنرمندان صنایعدستی کشور طی نیمقرن گذشته ثابت کردند جزو پیشتازان حوزه صنایعدستی در دنیا هستند.
حمایت مالی از فعالان این حوزه بهویژه بامبوبافی و ایجاد فرصت بیشتر جهت عرضه محصولات، از مهمترین اقداماتی است که در جهت تشویق هنرمندان برای مداومت در کار میتوان انجام داد.
دانشبنیان کردن مؤثرترین و ماندگارترین روش حمایت از صنایعدستی و هنرمندان فعال در این زمینه و پرورش نیروی بیشتر در این حوزه است.
هنر بامبوبافی در برههای از زمان مورد بیمهری و بیتوجهی قرار گرفت اما امروزه با توجه به ظرفیت بالای موجود در حوزه صنایعدستی در تقویت اقتصاد، انتقال و اعتلای فرهنگ، زمان آن فرارسیده که این هنر خاص در مسیر پیشرفت و نوآوری حرکت کند که این مهم جز با برنامهریزیهایی که از چرخه تهیه مواد اولیه تا تولید و فروش را موردحمایت قرار دهد، میسر نمیشود.
انتهای پیام/۱۳۰۳
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0